زندگی پرستاره من

دریچه ای کوچک به جهانی بزرگ

زندگی پرستاره من

دریچه ای کوچک به جهانی بزرگ

افسانه تیشتر(ستاره شعرای یمانی)

تیشتر نام پارسی پرنورترین ستاره اسمان است

 

آری... شعرای یمانی یا سیریوس(Sirius) در صورت فلکی سگ بزرگ یا کلب اکبر

 

تیشتر در ایران باستان خداوند باران است. این نامگذاری به علت رنگ ابی این ستاره پرنور و البته نور بسیار زیبای است در ضمن این ستاره در زمستان در اسمان شبانگهای خود نمایی میکند و با در بهار و با نزدیک شدن به تابستان کم کم به اسمان روز و محو شدن در نور خورشید پیش میرود

 

 

"چهارمین ماه سال(معادل ماه ژوئن) به تیشتر اختصاص دارد. گفته اند در دهه نخستین این ماه، تیشتر به صورت مردی پانزده ساله در می اید(پانزده سالگی در تفکر ایرانی سن ارمانی است) در دهه دوم به صورت گاو نری و در دهه سوم به صورت اسبی در می اید. بنا بر روایت بندهشن کبیر تیشتر در آغاز آفرینش به این پیکره ها در امد و باران را ایجاد کرد. هر قطره ی بارانی که وی به وجود اورد به اندازه تشتی شد تا اب به بلندی قامت مردی زمین را فرا گرفت. جانواران موزی به ناچار به سوراخهای زمین فرو رفتند و آنگاه مینوی بادها (وَیو) آب را به کرانه های زمین برد و بدین گونه دریای کیهانی را ایجاد نمود."

منبع مطالب فوق کتاب "شناخت اساطیر ایراننوشته جان هیلز و ترجمه ژاله اموزگار است که جدا کتابی درخور افسانه های ایرانی است.

اما من مطلب کوتاهی درباره پاراگراف بالا ذکر کنم. تیشتر در دهه دوم تیر به صورت گاو نر در می اید. گاو نر در ایران باستان نماد ماه است! و ماه به عنوان عامل خنکی هوا دلیلی بارز بر وجود باران بوده است و حضور تیشتر در نیمه دوم ماه به صورت گاو، نشان دهنده کمک جویی از ایزد ماه برای قدرت باران است.

 

اما قسمت اصلی نبرد از این جا شروع میشود. نبرد این خدای دوست داشتنی با دیو خوشکسالی:

 

در سرودهایی که به تیشتر اختصاص دارد، نبرد میان این خدا و دیو خشکسالی بازگو شده است.

تیشتر به شکل اسبی سفید زرین گوشی، با ساز وبرگ زرین، به دریا فرو رفت. در آنجا با دیو اپوش که به شکل اسب سیاهی بود و با گوش و دم سیاه خود ظاهری ترسناک داشت روبرو شد.



 رو در رو سه شبانه روز با هم جنگیدیند، اما اپوش نیرومندتر از کار به در امد، و در تیشتر با غم و اندوه به سوی اهورامزدا فریاد بر آرود که ناتوانی او از آن است که مردمان نیایش ها و قربانی های شایسته ای بدو تقدیم نکرده اند. آنگاه اهورامزدا خود برای تیشتر قربانی کرد تا نیروی ده اسب، ده شتر، ده گاو نر، ده کوه و ده رود در تیشتر دمیده شود. بار دیگر تیشتر و اپوش رو در روی هم قرار گرفتند، اما این بار تیشتر که نیروی قربانی بدو قوت بخشیده بود، از کارزار پیشروز در امد و آبای توانستند بی مانع به مزارع و چراگاه ها جاری شوند.

 

نظرات 3 + ارسال نظر
معمابانو پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 11:37 ب.ظ http://misspuzzle.blofa.com

من نمیدونستم اسم فارسیش تیشتره:)
من عاشششششششق این افسانه ها توی نجومم!
+هزار هزار سال نوری ممنون بخاطر بودنتون:)

البته اصلش تیشتریه است توی پهلوی و فارسی میانه ولی تو زبان عامه امروزی تیشتر خوانده میشه

معمابانو جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 05:28 ب.ظ http://misspuzzle.blofa.com

یه سوالی راستی!
من هیچوقت نفهمیدم خوندن افسانه ها رو باید از کجا شروع کنم!؟دوس دارم اسامی اسطوره ها و نسبتشون با همدیگه رو بلد باشم ولی چون هیچوقت نفهمیدم این افسانه ها و خدایگان از کجا شروع شدن و به کجا ختم شدن خیلی فرررررار هستن.شما منبع خاصی سراغ ندارین که به طور مشخص به این افسانه ها و تشریحشون پرداخته باشه؟(البته منظورم صرفا" افسانه های صور فلکی نیستابه طور کلی یونان باستان)

منابعی که در زیر اشاره میکنم معروف ترین منابع اسطوره ها هستند:
1- تاریخ تمدن نوشته ویل دورانت(جلد دوم یونان باستان)
2- تاریخ ادیان نوشته جان بایر ناس(کتاب تخصصی رشته تاریخ)
3- صور فلکی و اسطوره های آن (نوشته خانم نیلوفر فشنگچی) امیدوارم اسمشونو درست گفته باشم + این کتاب اسطوره های یونانی اسمان رو ذکر کرده

و برای افسانه های ایرانی:

4- شناخت اسطوره های ایران (جان هینلز)
5- ایران باستان (حسن پیرنیا + کتاب مال دهه شصته )
6- یه کتاب در مورد تاریخ افسانه های ایرانی و کیش زروان توش بحث شده (ارمغان مور نوشته مرحوم شاهرخ مسکوب)

من اینا رو خوندمو میدونم کتابهایی خوبی هستند :)

ROI دوشنبه 8 آذر 1395 ساعت 06:51 ب.ظ

ولی تیشتر تو محل زندگی من(بوشهر.شهرستان دشتی )اسم بزغاله ی ماده هست! چرااااااااااااااااااااااا!!!!؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد