متاسفانه بسیاری از افسانه های اسمان یونانی است و جایگاه افسانه های ایرانی در اسمان خالی است. البته این افسانه ها وجود داشتند که متاسفانه بعد از هجومها و تاخت و تازها به این مرز و بوم در زمان حمله اعراب شکل گرفت دیگر چیزی از کتب ما بجا نماند، در بخش صورفلکی بر انم تا برخی از افسانه های ایرانی صورفلکی را نیز بنویسم.
شلیاق(چنگ رومی)
صورت فلکی شلیاق که در فارسی ونند نام دارد سپهبد غرب است ونند نگهبان جایگاه ارواح بدکار است تا از زندان خود نگریزند او صاحب چندین دست است که به کمک آنها ارواح فراری را می گیرد. ونند از تاریکی جایگاه ارواح ناراحت است و برای آن که وضع آه بهتر شود از نور خود جایگاه آنها را روشن می کند.
شعرای یمانی که به فارسی تیشتر نام دارد سپهبد مشرق است و در قدیم می پنداشتند آمدن باران و میزان آن در دست این صورت فلکی است. تیشتر به شکل اسبی سفید با یال و دم طلایی با اپوش که دیو خشکسالی است و به شکل اسبی سیاه و بدون یال و دم است مبارزه می کند تا باران ببارد.
(بندهش ایرانی، فصل سوم، مهرداد بهار؛ داستان گلشاه و ...، کتایون مزداپور؛ اوستا تیریشت).
اسمون دلتون پرستاره
سلام.کار ارزشمندیه.فقط یه کپی رایت ثبت کنید.چون اینجا ایرانه.
سلام به دوست عزیز و با محبتم پونه
نظر لطفتونه
این دیگه تبدیل شده به یه عقده
همش یونانی
همش یونانی
کاش این همسایگان بادیه نشین ماها رو همینجوری مسلمون کرده بودن نه اینکه بیانو فرهنگمونو غارت کنن
به قول فردوسی:
ز شیر شترخوردنو سوسمار/ عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیان را کند آرزو/ تفو باد بر چرخ گردون تفو
خدا میدونه چقد در به در زدم تا چندتا افسانه دست پا شکسته از اساطیر اسمون پیدا کردم
اسمون دلتون پرستاره